نمی دونم دارم چه کار می کنم؟ هرچی که هست فقط می خوام خودمو راحت کنم.حتی شده به قیمت رفتن آبروم پیش عالم و آدم. امروز دختر خاله ی شوهرم راجع به دانشگاه و پایان نامه ام ازم پرسید. بهش گفتم انتخاب واحد نکردم.می دونم که به یک هفته نکشیده احتمالا همه ی خاله های شوهرم و مادر شوهرم مطلع خواهند شد و از اون به بعد بازار طعنه و کنایه ها داغ داغ میشه. دیگه برام مهم نیست.ته ته تهش می خواد چی بشه؟ نهایتش طعنه و کنایه و تحقیر.بیشتر از اون توهین و فحش دادن به بی عرضگی
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت